خلاصه فیلم Eat, Pray, Love
فیلم سینمایی “بخور، عبادت کن، عشق بورز” (Eat, Pray, Love) داستان یک زن متاهل متوجه این میشود که چقدر زندگی ناراحت کننده و بی هدفی دارد. از طرفی از ازدواج و رابطه خود با همسرش هم به شدت دلسرد شده است. همین موضوع باعث میشود که یک تغییر و تحولی در زندگی خود ایجاد کند. پس از جدایی دردآور، تصمیم میگیرد به یک سفر دور و دوراز برود تا خودش را در این سفر بهتر بشناسد، و یا خود گم شده اش را دوباره پیدا کند و معنی زندگی خود را دریابد.
لیز گیلبرت (با بازی جولیا رابرتز) هر آنچه یک زن امروزی آرزوی آن را دارد، داشته است، همسر، خونه، و حتی یک شغل پردرآمد. اما با وجود این ها، خودش را در مسیر زندگی گم کرده است و تمام این چیزها، نتوانسته اند جلوی ناراحتیش را بگیرند. او به دنبال معنای واقعی زندگی و عشق واقعی میگردد، چیزی که در زندگی حال حاضر خود آن را ندارد.
پس از طلاق و جدایی از همسرش، لیز تمایل دارد که قدمی دیگر بردارد و فراتر از همه اینها، از ناحیه امن خود خارج شود. او ریسک بزرگی را با توجه به شرایط خود میکند، از کار مطمئن خود خارج شده و راهی یک سفر پرماجرا میشود.
همه این کارها تنها بخاطر یافتن خوشبختی و ایجاد در تغییر زندگیش است. او در مسیر سفرهایش، لذت غذا خوردن با دوستان جدیدش را در ایتالیا می چشد؛ قدرت مناجات و دعا را در هند باور میکند؛ و درنهایت آرامش درون و تعادل در زندگی را در بالیف بطور حقیقی تجربه میکند.
برای دانلود فیلم های مرتبط با سطح پیشرفته اینجا کلیک کنید
فیلم سینمایی “بخور، عبادت کن، عشق بورز” (Eat, Pray, Love) در آگوست ۲۰۰۹ فیلمبرداریش آغاز شد. این فیلم در کشورهای مختلف ضبط شده که شامل: نیویورک آمریکا، رم و ناپل ایتالیا، دهلی و پاتاودی هند و ساحل پادانگ-پادانگ بالی هستند.
رهبران هندو و بودا قسمت های مربوط به آیین بودا و عبادت را برگزار کردند تا از درستی و صحت آن اطمینان حاصل کنند؛ و همچنین بتوانند با دقت بالا تاثیرات دعا و مناجات هندو و بازتاب آن در زندگی را به تماشاگر فیلم منعکس کنند.
“بخور، عبادت کن، عشق بورز” (Eat, Pray, Love) بعبارت دیگر زنی به دنبال معنا درمیان غذاهای ایتالیا، عبادات هندوها و عاشقی در اندونزی. یک فیلم کاملا پرمعناست که از کتابی به همین نام الهام گرفته شده است. الیزایت گیلبرت نویسنده این کتاب قبل از انتشار این کتاب، دو کتاب دیگر به اسم های Stren men و The last American man منتشر کرده بود که مورد استقبال هم قرار گرفته است.
عاملی که باعث شد گیلبرت دست به این سفرهای پرماجرا و پر از اتفاق بزند، زندگی خالی از معنا و بدون خوشبختی او بود. بعد از جدایی دچار رابطه دیگری شده که او را به سمت افسردگی کشاند. پس از همه این اتفاقات تلخ، نهایتا او تصمیم به شروع یک سفر بی هدف را گرفت که از ایتالیا آغاز شد.
خلاصه کتاب Eat, Pray, Love
Eat, Pray, Love کتابی درباره سفر الیزابت گیلبرت به دور دنیاست. او چهار ماه را در ایتالیا سپری کرد و درمورد غذاهای ایتالیا و زبان ایتالیایی مطالعه کرد. پس از آن به هند مسافرت کرد تا برای سه ماه، دین و مسلک هندو را بیاموزد. نهایتا، به بالی رفت تا برای یک ماه دور از هیاهو استراحت کند تا به آرامش جسم و ذهن برسد.
داستان لیز از جایی شروع میشود که او داخل حمام روی زمین نشسته است، و لحظات خیلی اسفناک و دردناکی را سپری میکند. لیز تا آن زمان اصلا فرد مذهبی نبوده است، اما در این حالت خدا را از ته دل صدا میکند و از او برای رهایی از این وضعیت درخواست کمک میکند. صدایی به او الهام کرد که برگرد و بخواب. لیز همین کار را کرد و در ادامه داستان به مقام معنویت در زندگی خود دست یافت.
لیز یک طلاق پرچالش را از سر گذراند، و بخاطر ازدواجش مرتب خود را سرزنش میکرد. او حاضر شد همه چی را فردا کند تا از شر همسر خود خلاص شود. در همان موقع، او وارد رابطه ای با دیوید شده بود. اما آنها مرتب باهم دعوا میکردند، چون از نظر احساسی باهم خیلی متفاوت بودند. لیز شروع به یادگیری یوگا و مدیتیشن کرد تا از این طرق به آرامش برسد.
لیز یک سفر به بالی میرود و با مردی به اسم Ketut Liyer آشنا میشود. او فال لیز را میگیرد و به او میگوید حاضر است به او درس معنویت بدهد. لیز که خیلی مورد تاثیر قرار گرفته بود، برای یکسال دور دنیا را میگردد، که همین موضوع باعث میشود معنی زندگی خود را پیدا کند.
اولین توقف لیز در کشور ایتالیا بود، جایی که او به مطالعه زبان ایتالیایی پرداخت و همچنین غذاهای خوشمزه ایتالیایی را امتحان کرد. او قرص های ضدافسردگی خود را، که حالش را بدتر میکردند، کنار گذاشت. لیز دوستان جدیدی در کلاس ایتالیایی پیدا کرد و توانست ارتباط خوبی با آنها برقرار کند. یکی از آنها سوفی بود. لیز همچنین تجربه خیلی زیبایی از خورد اسپاگتی مرسوم ایتالیایی با لوکا داشت، یکای از بامزه ترین و شادترین آدمایی که لیز تا حالا دیده بود. غذاهای ایتالیایی لذت زیادی برای لیز به همراه داشت، چونکه باعث شدن تا حد زیادی از حالت افسردگی بیرون بیاید. علیرغم همه اتفاقات خوبی که برای لیز در ایتالیا افتاد، او همچنان از درون احساس نا رضایتی میکرد و حتی با شخص جدیدی وارد رابطه نشد.
در یک ایمیل، دیوید و لیز رسما رابطه احساسیشون رو با یک حالت دوستانه خاتمه دادند. با وجود این که لیز از اتمام این رابطه احساس خوبی نداشت؛ و تا مدت ها بعد هم یک حس وابستگی به دیوید داشت.
زمانی که لیز در ایتالیا اقامت داشت، به گذشته خود خیلی رجوع میکرد و سعی میکرد بفهمد که چرا زندگی روی خوش به او نشان نداده است. این اولین باری بود که لیز درباره گذشته خود فکر میکرد، چون تا قبل از آن آنقدر درگیر کار و زندگی بود که اصلا وقتی برای فکر کردن به این موارد نداشت.
لیز پس از ایتالیا به سمت کشور زیبای هند رهسپار شد. او چند هفته را در معبد هندو سپری کرد، جایی که تعالیم هندو را تک تک آموخت و انجام داد. لیز قبلا هم بارها مراقبه و مدیتین انجام داده بود؛ هم زمانی که در نیویورک بور و هم زمانی که در ایتالیا به دنبال خوشبختب میگشت.
اما مراقبه در معبد کمی با جاهای دیگر متفاوت بود، او هم می بایست در معبد به دیگران کمک میکرد و هم زمین را برای نظافت معبد میشست. در همین حین با داوطلبان دیگر هم دوستی خوبی برقرار کرد. یکی از همین افراد فردی بود به اسم ریچارد که به او کمک بزرگی در کنترل افکارش کرد.
یک روز، لیز در معبد بود و تصمییم گرفت برای اون روز دعا و عبادت را تعطیل کند. او از انجام عبادات لذتی نمی برد، ولی او میدانست استادش از انجام آن کارها از او راضی میشود. در نهایت او از جدا شدن از معبد پشیمون شد و تصمیم گرفت مدتی بیشتر در آنجا بمتند. دلیل کار او هم این بود که به کمک یکی از افراد آنجا موفق شده بود از شر افکار منفی اش خلاص شود.
در انتها لیز هند را به مقصد بالی در اندونزی ترک میکند. در آنجا به جشن و مراسم محلی های آنجا شرکت میکند و در همین هنگام با مردی هم آشنا میشود. آن مرد دارای پسری است ولی از همسرش جدا شده است. آنها یک رابطه احساسی را شروع میکنند که امید و آرزو را به زندگی لیز برمیگرداند.
این چنین داستان فیلم “بخور، عبادت کن، عشق بورز” (Eat, Pray, Love) هم به اتمام میرسد، و لیز گیلبرت شخصیت داستان در طول سفر چند ماهه خود معنای زندگیش را می یابد. او در ایتالیا با فرهنگ و زبان کشور جدیدی آشنا میشود، و میفهمد که چقدر دنیال وسیع تر از ذهنش بوده است. در آنجا غذاهای خوشمزه ایتالیایی را میخورد و برای اولیب بار لذت خوردن غذا را میچشد. این قسمت اول فیلم است که به کلمه Eat برمیگردد.
در ادامه داستان او به هند میرود و مشغول عبادت و مراقبه میشود. او با یک آیین جدید آشنا میشود و روح خود را به ارامش میرساند. او موفق میشود نگرانی و خشم را از خود دور کند و تاثیر اساتید معبد را در زندگی اش می بیند. این قسم از فیلم به کلمه Pray برمیگردد.
و در آخر وارد بالی میشود و عشق حقیقی را در کار مردی که واقعا به او عشق میورزد تجربه میکند. و شاید عشق آخرین و بالاترین هدف زندگی هر شخصی است. امیدوارم همه روزی عشق واقعی را در زندگیشان بیابند. این قسمت هم برگرفته از کلمه Love در عنوان کتاب و فیلم است.
امیدوارم از این فیلم زیبا با بازی جولیا رابرتز لذت ببرید.
melika farahi –
Hello
julia roberts is my favorite actress and this movie is one of her best movies ever
thank you for everything
I really like your website and how it works
best English teaching website ever